محمد بن محمدرضا مجذوب تبریزی (درگذشتهٔ ۱۰۹۳ هجری قمری) شاعر پارسیگوی سدهٔ یازدهم قمری و از جمله شاعران سبک هندی است.[۱]
محتویات
- ۱ تأثیر و تأثر
- ۲ آثار
- ۳ نمونه شعر
- ۴ پینوشت
- ۵ منابع
تأثیر و تأثر
تأثیر مجذوب از حافظ، سعدی و فردوسی بسیار است و عناصر بسیاری از تعالیم مولوی نیز در اشعار وی دیده میشود.[۲]
آثار
آثار او در سدهٔ حاضر تاکنون سه بار به چاپ رسیده:
- مثنوی شاهراه نجات، تهران: وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۴۵.[۳]
- دیوان عارف نامی مولانا محمدجعفر قرهگوزلو کبودرآهنگی همدانی معروف به مجذوبعلیشاه کبودرآهنگی ، (تصحیح:) کاظم کاظمزاده ایرانشهر، تهران: انتشارات اقبال، ۱۳۶۱.[۴]
این اثر تا سال ۱۳۸۷ چهار بار با نام اشتباه تجدیدچاپ گردید و سپس ناشر با اشاره به اینکه آن چاپ شامل بخشهایی از دیوان اشعار مجذوب تبریزی بوده و اشتباهاً به نام مجذوبعلیشاه کبودرآهنگی به چاپ رسیده، برای اصلاح اشتباه، تصحیح جدیدی ارائه داد:
- دیوان مجذوب تبریزی، (تصحیح:) سجاد رسولی نوده، تهران: انتشارات اقبال، ۱۳۹۰.[۵]
نمونه شعر
یک شب آتش در نیستانی فتاد | سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد | |
شعله تا سرگرم کار خویش شد | هر نیای شمع مزار خویش شد | |
نی به آتش گفت: کاین آشوب چیست؟ | مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟ | |
گفت آتش بیسبب نفروختم | دعوی بیمعنیات را سوختم | |
زانکه میگفتی نی ام با صد نمود | همچنان در بند خود بودی که بود | |
با چنین دعوی چرا ای کم عیار | برگ خود می ساختی هر نوبهار | |
مرد را دردی اگر باشد خوش است | درد بیدردی علاجش آتش است |